سلام
اندر حکایت شخص بیچاره ای که قاین پذیرفته شده بود خواندم که میگفت:روزی روزگاری پس از به پایان رسانیدن مکتب با نمراتی درخشان و والا ،مادر گرامی ام مرا در کانون عزیز و شهیر... نهاد .
اندر آن مکان با آزمون های غیر استانداردش ،نمراتی بس شگرف دریافت نمودم وبا غرور در غبغب که من طبیب آینده خواهم گشت،روزگار را سپری میکردم.
روزی به سرم زد که کنکور بخوانم بردرس بیفزایم واز جان بکاهم
بر نمره آزمون نگریستم و گفتم شایسته PHDام وجز آن نخواهم
از این رو با امر خفتن شب را به روز دوخته و از گنجینه های خدادی ام بهره نبردم.
سرانجام به دست دیوی کنکور نام شاخم شکسته شد وبه دانشکده ای در قاین آمدم .در سردر ورودی این دانشکده عظیم خواندم که این بنا جهت جذب دانشجویان ناکام از کنکور دیو صفت است،که توسط مسولین خیر و دلسوز بنا گردیده است.(ای دوستان عذرخواهی مرا به دلیل آوردن نام کنکور پذیرا باشید،که آن حقیقتی بس ناگوار وتلخ از زندگانی است.)
بگذریم وبه دانشکده بپردازیم این مهد پرورش دلیر مردان و شیر زنانی که حوصله سر کلاس رفتن و مطالعه کردن را ندارند.چه بسا اگر اساتید گرام سوالی من باب درس بپرسند ،خواهند شنید :که این مطلب گفته نشده یا اینکه مگر ما دبستانی هستیم که باید پاسخ بگویم .مطلب عکس نیز رایج است :اگر دانشجویی بیچاره ناغافل سوالی از استاد بپرسد ،خواهد شنید که این مطلب به شما آموزش داده شده وچرا نخوانده اید یا در تخصص من نیست یا پس از بردن سوال از شام وآوردن جواب از شیراز ،همه سر در گم به هم می نگرند که پاسخ چه شد؟؟؟
البته لازم به ذکر است که دوستانی درس دوست در این بین با اصرار فراوان در گذاشتن آزمون حذفی ودر پی آن شورش جهت کنسل کردن آن سعی در القای حس دانشجویی دارند.
من در این دانشکده آموختم که نباید مور ها و مگس ها را کشت ،چون سایر اقوام آن ها برای برگذاری مراسم سوم،هفتم و چهلم آن باز خواهند گشت .پس با همان یک مگس رفیق باید بود.
جا دارد از اینجا کمال سپاس را از آشپز ها و طباخ های گرامی به عمل آورم که غذاهای بسیار خوشمزه و سالم تهیه می فرمایند.دانشجویان که توقعی ندارند واز باب غذا خداوند متعال را شاکراند.
این غذاها خاص بیماران بستری در مستشفی است و عاری از روغن اضافی ومو و سایر پروتئین های طبیعی است.
در کل دانشکده مکان خوب ودور از نظر والدین است ، مشروط بر اینکه آزمون در کار نباشد .اما باید دانست که تنها فاصله تمام شدنی مربوط به عشاق نیست،بلکه مربوط به شاگرد وروز آزمون است که به سرعت نزدیک تر می شود.
کلام آخر :خدا رحمت کند بیمارانی را که اندر مستشفی زیر نظر ما خواهند بود.
نظرات شما عزیزان:

حالا جون تو هم خودت بلدی غذا درست کنی نه الله وکیلی بلدی
.gif)

نوشته ای بس زیبا و دلنشین بود.
به شوق دیدار مجدد سخنانت روزگار میگذرانم.
مبادا چشمانم بر صفحه ی مانیتور خشک شود و...!!!
پاسخ:سلام خواهش میکنم.

پاسخ مسافر انتظار:خانم میری دمت گرم عالی بود.خیلی حال کردیم
پاسخ:سلام مرسی نظر لطفته